Web Analytics Made Easy - Statcounter

جواد مرشدی: با آغاز پاییز و نزدیک شدن به موسم انتخابات اختلافات در اردوگاه اصولگرایان پررنگ تر و عیان تر از قبل شده است و تحلیل ها حکایت از ورود اصولگرایان به انتخابات 1402 ذیل چند لیست جداگانه دارد.

ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا نیز بر همین اعتقاد است و به خبرآنلاین می گوید؛«مشخصا بین این گروه ها اختلاف‌نظرهای خیلی جدی وجود دارد و اینکه اینها بتوانند با همدیگر باز هم به یک لیست مشترک برسند محل ابهام است»

مصباحی مقدم: اصلاح‌طلبان دقیقه ۹۰ به میدان می آیند /اصولگرایان خامی و غفلت نکنند روحانی و سیدحسن خمینی کاندیدا می شوند؟ /برنامه اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس خبرگان

او معتقد است ضرورتی ندارد اصولگرایان برای یک وحدت حداکثری و رسیدن به یک لیست تلاش کنند و این را هم می گوید که؛«اختلاف بین اصولگرایان یا ایدئولوژیکی است یا بر سر قدرت است»

مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا را بخوانید؛

*********

آقای ایمانی! موضع گیری های اخیر برخی چهره های شاخص اصول گرا نشان از ایجاد یک چند دستگی در بین اصولگرایان دارد، با توجه به نزدیکی انتخابات مجلس ریشه این شکاف که در چند انتخابات اخیر تکرار هم شده است در چه می بینید؟

درحال حاضر و در این مقطع زمانی، جریان‌ها و جناح‌های سیاسی در جامعه ما خیلی محل اعتنای عمومی نیستند، یعنی یک زمانی بود که مردم توجه به این داشتند که اصلاح‌طلبان چه می‌گویند، اصولگرایان چه می‌خواهند و در موقع انتخابات به کاندیدای این جناح یا آن جناح رأی دهند، الان مردم نگاهشان نگاه جناحی به این معنا که توجه داشته باشند که در درون این جناح‌های سیاسی چه می‌گذرد و آن‌ها را تعقیب کنند و تمایل داشته باشند که به این جناح رأی دهند یا آن جناح نیست و این مسائل خیلی خاص عموم نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نه اصلاح طلبان محل اعتناء مردم هستند نه اصولگرایان

یعنی به نوعی سیاست زده شده اند؟

بله می توان گفت نوعی سیاست‌زدگی و جناح‌زدگی در میان مردم وجود دارد و به اعتقاد بنده نه اصلاح‌طلبان و نه اصولگرایان در این انتخابات خیلی محل اعتناء مردم نیستند. در نظر داشته باشیم الان در جریان اصلاح‌طلب هم اختلاف نظرات خیلی جدی داریم، آن‌ها هم با چندپارگی مواجه هستند و در درون این جریان هم نگاه به تحریم انتخابات وجود دارد هم نگاه به شرکت در انتخابات و لیست‌دادن و معرفی کاندیدا.

در حال حاضر در جریان اصولگرایان در این حد اختلاف نیست، در انتخابات های قبلی هم اختلافاتی وجود داشت که بعضا در دقیقه 90 این اختلاف‌ها حل شد و مواردی هم بود که با چند لیستی روبرو شدیم. در این انتخابات پیش رو هم حتما در بین اصولگرایان اختلاف نظر جدی وجود دارد.

بین شورای وحدت، ائتلاف و پایداری ها اختلاف نظر جدی وجود دارد

با این وجود بنظر شما آیا شورای وحدت، شورای ائتلاف و پایداری ها به اجماع و ارائه یک لیست واحد خواهند رسید؟

مشخصا بین این گروه ها اختلاف‌نظرهای خیلی جدی وجود دارد و اینکه اینها بتوانند با همدیگر باز هم به یک لیست مشترک برسند محل ابهام است و شاید هم به لیست واحد نرسند. غیر از آن‌ها برخی از جریان‌های دیگر اصولگرا هم وجود دارند که ممکن است به آن چیزی که اسمش را می‌گذارند شورای ائتلاف یا شورای وحدت تمکین نکنند و شاید باز هم یک لیست یا جریان جدا از سمت آن‌ها ارائه گردد. بنابراین الان از این منظر اصولگراها هم علیرغم تلاشی که می کنند شاید یک جریان واحد برای شرکت در انتخابات نباشند.

ضرورتی ندارد اصولگرایان به وحدت برای یک لیست برسند

شاید اساسا خیلی ضرورت هم نداشته باشد تلاش شود برای یک نوعی وحدت که همه اصولگرایان تحت یک پرچم و لیست در انتخابات شرکت کنند. این تلاش در دوره‌های قبلی انتخابات هم شد، ولی نتیجه عملی آن این نشد که در درون مثلا مجلس، یکپارچگی به وجود بیاید.

چرا این یکپارچگی ایجاد نشد،مجلس که در اختیار اصولگرایان است؟

چون به محض این‌که انتخابات تمام شد، علی‌رغم این‌که لیست واحد داده شد، ولی جریان‌های مختلف کار خودشان را کردند، یعنی شاید اصلا احتیاج هم نباشد که برای ایجاد وحدت تلاش شود.

شما این رقابت درون‌جناحی را ناشی از چه می‌بینید؟ مثلا حذف رقیب چقدر به این اختلافات درون جریانی دامن زده است؟

دلایل مختلف دارد. یکی از دلایل آن نوع نگاه ایدئولوژیک و ماهیتی است که به مجموعه انقلاب و نظام اسلامی و برداشت‌هایی از نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، یعنی این نگاه، نگاه ماهیتی و ایدئولوژیک در برخی از اصولگرایان است.

اختلاف بین اصولگرایان یا ایدئولوژیکی است یا بر سر قدرت است

یعنی همان نگاه انقلابی و انقلابی‌تر؟

بله ولی این‌ها تعابیر جدیدی است که روی آن می‌گذارند. ولی در هر صورت اختلاف نظرهای ایدئولوژیک اصطلاحا وجود دارد. در مورد برخی دیگر از این طیف‌ها نه، مساله مساله قدرت است؛ فکر می‌کنند که آن‌ها قدرت بیشتری دارند، آن چیزی که به‌نام جریان اصولگرای سابق نامیده می‌شود، این‌ها دیگر به اندازه کافی سرکوب شده‌اند و فقط اسم اصولگرایی را دارند یدک می‌کشند و در واقع باید میدان را به این طیف‌های جدید محول کنند.

البته این افراد این چنین فکر می‌کنند من نمی گویم درست است، دارم نظرات آن‌ها را می‌گویم. در واقع دعوا دعوای قدرت است. طبیعی هم هست. وقتی که یک جریان و جناح سیاسی، هم دولت و هم مجلس را در اختیار داشته باشد، قدرت همیشه میل به انشقاق پیدا می‌کند و به محض این‌که به قدرت می‌رسند، به این فکر می‌افتند که خب سهم اینها چه شده است، سهم شان از بین رفته یا خرد شده است، و باید فقط خودشان در قدرت باشند. این خاصیت در انحصار و در قدرت بودن است.

مردم دچار سیاست زدگی شده اند

اگر به اجماع نرسند، آیا راه برای پیروزی طیف های دیگر حاضر در انتخابات مثلا اصلاح طلبان و اعتدالیون باز خواهد شد یا ...؟

نه، من اینطوری فکر نمی‌کنم که راه برای آن‌ها باز شود. اولا همانطور که گفتم یک نوع سیاست‌زدگی در میان مردم وجود دارد. اصلا نگاه مردم برخلاف آن نگاهی است که سیاسیون از این جناح و آن جناح دارند و فکر می‌کنند مثلا تمام این مردم منتظرند که این جناح لیست دهد و همه بروند پای صندوق‌های رأی و به آن رأی دهند، بنظر من اصلا اینطور نیست.

اصلاح‌طلب‌ها برخی‌شان در انتخابات حاضر می‌شوند، چه در درون اصلاح‌طلب‌ها انشقاق باشد یا نباشد و برخی دیگرشان هم در انتخابات به شکل علنی حضور پیدا نمی‌کنند، چه اصولگرایان وحدت داشته باشند چه نداشته باشند.

شورای وحدت نمی تواند اختلاف در جریان اصولگرا را جمع کند

بنابراین به نظر شما از شورای وحدت هم در این خصوص کاری برنمی‌آید؟

نه، تصور نمی‌کنم آن‌ها بتوانند اختلاف این طیف بزرگ را در نهایت جمع کنند. شاید هم به مصلحتشان نباشد، یعنی اگر این اقدام را در انتخابات گذشته هم با پادرمیانی و ریش‌سفیدی حل نمی‌کردند و می‌گذاشتند این اختلاف، مسیر طبیعی خودش را طی کند، الان به این مشکلات نمی‌افتادند.

یک طیفی از اصولگرایان می خواهند کار خودشان را بکنند و لیست خودشان را بدهند

من فکر می‌کنم این ایده در میان سران اصولگرا و ائتلافشان وجود دارد که مثل سال‌های قبل که تلاش کردند همه زیر پرچم جمع شوند، الان دیگر چنین اراده‌ای وجود ندارد و فکر می‌کنند باید رها کنند و اگر یک طیفی از اصولگرایان نمی‌خواهند این مسیر را طی کند کار خودش را بکند و لیست خودش را اصطلاحا منتشر کند.

27212

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1821670

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اصولگرایان رقابت انتخاباتی مجلس یازدهم دولت سیزدهم اصلاح طلبان شورای وحدت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بین اصولگرایان جدی وجود داشته باشند اصلاح طلبان فکر می کنند شورای وحدت اختلاف نظر یک لیست

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۴۱۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • در جنگ‌ روایت‌ها به رسانه‌ها جدی‌تر توجه کنیم
  • رئیس ستاد انتخابات ورامین: فرآیند انتخابات با قدرت برگزار می‌شود
  • پزشکیان لیدر می‌شود؟
  • پزشکیان لیدر می‌شود؟/ترکیب‌ احتمالی فراکسیون‌های مجلس آینده
  • زمان اعلام لیست انتخاباتی شانا برای دور دوم انتخابات مجلس
  • شورا‌ها مظهر انتقال قدرت متمرکز دولتی به مدیریت مردمی
  • فهرست شورای ائتلاف با شروع زمان تبلیغات منتشر می‌شود
  • افشاگری روح الامینی درباره اشتباه انتخاباتی شانا در انتخابات ۱۱ اسفند /شهادت می دهم یزدی خواه به لیست ائتلاف تعهد داده بود
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • به نام خدا، گل برای تراکتور!